.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
دلگویه قابل تامل کاندیدای جوان » هادی شورابی » با مردم
مردم مازندران از شعار خسته شده اند / مردم به جای شعار و وعده « عمل » می خواهند
شمال نیوز : این نامزد جوان و تحصیلکرده قائم شهر ، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ می نویسد : از شنیدن جملاتی مانند کارخانه را راه می اندازیم هیچ دل خوشی نداریم، می خواهیم پس از چهار سال تفاوت را به وضوح ببینیم. می خواهیم شهرمان همچون گذشته الگو باشد. اتفاقا بر خلاف تصور نمایندگان قبلی....

شمال نیوز : این روزها رقابت های انتخاباتی در حوزه های انتخابیه وارد مرحله جدی و سرنوشت ساز شده است . متاسفانه در این بین نامزدها برای رقابت با یکدیگر از روش ها و اقدامات مختلفی بهره می برند که در برخی از موارد از مدار قانون و عرف تجاوز می کند .

برخی از نامزدهای انتخاباتی نیز همواره بر مدار قانون حرکت کرده و چهارچوب های قانونی را رعایت می نمایند . یکی از این نامزدها در حوزه انتخابیه قائم شهر ، سوادکوه ، سیمرغ و جویبار که همواره در طول رقابت های انتخاباتی با مبنای قانون حرکت می نماید « مهندس هادی شورابی » است .

جوان خوشنامی که حاضر نیست پا روی قانون بگذارد تا به مجلس قانونگذاری برسد . جوان تحصیلکرده و با درایتی که برای همه عرصه ها برنامه دارد .

مهندس هادی شورابی معتقد است که نامزدهایی که قصد دارند به پارلمان قانونگذاری ورود کنند خود باید عامل به قانون باشند .

این نامزد جوان و برنامه محور در نامه ای به مردم حوزه انتخابیه قائم شهر ، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ مطالبی قابل تامل را بیان نمود که خواندن آن خالی از لطف نیست .

نامه مهندس هادی شورابی را به مردم ، با هم می خوانیم :

با سلام                                                                                                                                           

لازم به ذکر است که اینجانب هرگز پست و سمت دولتی نداشته و ندارم و کاملا از بطن جامعه بر خاسته ام و حتی ریالی حقوق از دولت دریافت نکرده ام و بر خلاف کاندیداهایی که با افتخار از پست و مقام هایشان در رزومه شان صفحه ای را پر می کنند در اینجا خبری نیست,

گفتنی است که حداقل هزینه تبلیغات را آن هم  فقط برای رساندن پیامم به شما آنهم از دسترنجم پرداخت نموده ام و خود را ریالی وام دار کسی نکرده ام.اما برعکس رزومه ای از فعالیت های مختلف در رشته های مختلف از تولید و بازار و مشکلات واقعی شهروندان و بخصوص جوانان تحصیل کرده نوپا دارم,

درهر مکان و هر جایگاهی از بهترین پتانسیل برخوردار بوده ام.ثابت کرده ام که اگرمسئولی برای خودمان و مدرک تحصیلی جوانان, تره ای خرد نمی کند اما با تلاش و توکل به خدا می توان همچون چشمه ای زلال و روان دل سنگ را شکافت تا راهی برای خود هموار کنیم. حداقل اگر بخواهم از هم رشته هایم  مثال بزنم ببینید سرنوشت هزاران نفر از فارغ التحصیلان بخش کشاورزی چه می باشد؟

درحالی که برای واردات گوشت و یا محصولات کشاورزی باید چشم به کشورهای دیگر بدوزیم و یا کشاورزهایمان برای بهبود شرایط تولید و خرید امکانات و یا کانال کشی برای زراعت خود چگونه باید سرگردان بانک ها و ادارات باشند؟

صدها نفر شاهدند که برای رسیدن به اهدافم دست به کارهایی که بالاتراز حد و توان خودم و بدور از شآن تحصیلیم بوده زده ام اما هرگز با واژه خجالت و شکست آشنایی نداشته ام, چون بعد از هر شکستی منتظر دیدن محسناتش بوده ام, اما شاید همه جوانان امروزی صبروتحمل مرا نداشته باشند و زیر بار مشکلات خرد شوند.

دوست ندارم جوانان دیگر و تحصیل کرده هایی که سرمایه هایی هستند که در حال حاضر کشورهای پیشرفته به تحصیلات و انرژیشان دندان طمع تیز کرده اند و به آنها به دید یک لقمه آماده برای هضم در جهت رشد کشورشان برای سهولت بهره وری می نگرند، استراتژی آن ها این است که همه زحمت آن ها گردن کشورهایی بوده است که در آنجا رشد یافته اند (واضح تر بگویم فرزندانمان در این کشور, برایشان هزینه می شود و از امکانات آموزش و پرورش و دانشگاه و.. استفاده می شود اما نتیجتا ممکن است در لحظه نهایی بهره وری, با دلی شکسته و امیدی نافرجام ترک آب و خاک کنند)، دوست ندارم آنها  سال های زیادی از جوانیشان سرگردان و درگیر اینهمه مشکلات گردند.

در ضمن  شما نماینده تان را فقط برای شهرتان انتخاب نمی کنید. بلکه او را به نمایندگی از خودتان برای نظارت بر تعیین قانون اساسی کشورتان و رصد کردن سیاستهای کلان داخلی و خارجی میفرستید و پس از آن نحوه نظارت بر بودجه و در نهایت تامین نیازمندیهای عموم مردم شهرستانهای تابعه. و به نوعی نظارت بر تقسیم و تو زیع  بودجه و تصمیماتی که در سطح کلان گرفته میشود و می دانیم اگر این تصمیمات اشتباه باشد زیانش برای همه اقشار جامعه خواهد بود که بدترین آن فاصله گرفتن توده مردم از بدنه ی نظام را بدنبال خواهد داشت و این درست همان چیزی است که بد خواهان نظام و مردم آرزویش را دارند.

وظیفه یک نماینده ی مردمی این است که از حق آحاد جامعه ای که او را به خدمتگذاری برگزیده اند دفاع کند و از منافع شهرش و جلوگیری از هدر رفتن حقوقی که به این چند شهر تعلق دارد دفاع کند. هم سخنگویی قوی باشد و هم قدم و قلمش را در راه آرامش و آسایش مردم بکار گیرد و بصیرتی داشته باشد فراتر از آنچه که در حال اتفاق می افتد.

بدون تردید باید بین گزینه های پیشنهادی برای حل مشکلات, آن را انتخاب کند که ضروری ترین باشد و سهل الوصول، و در نهایت بهترین نتیجه را در پی داشته باشد که همان رضایت مردم است.

به عنوان مثال: همه می دانیم در گوشه و کنار شهرمان بانوان گرانقدری هستند که بعضا خود سرپرست خانوارند و هیچ منبع درآمدی ندارند,تاکنون ما برای آنان چه کرده ایم؟؟

این یک نمونه کوچک اما پر اهمیت است.

آیا ضروری نیست که مثلا به فکر ایده ای مانند کار در منزل و یا وام های خرد برایشان باشیم و یا شرکت تعاونی هایی احداث کنیم که با حداقل هزینه حداکثر بازده را داشته باشند؟

آیا حل این مشکل ضروری تر است یااینکه هربار برای اخذ رای وعده هایی داده شود که بیشتر به افسانه شبیه است تا به حقیقت. وعده های نخ نما شده ای مثل بازگشایی کارخانه هایی که به علت سوء مدیریت به تعطیلی کشانده شد و نا امیدی مردم شهر را رقم زد.

از شنیدن جملاتی مانند کارخانه را راه می اندازیم هیچ دل خوشی نداریم، می خواهیم پس از چهار سال تفاوت را به وضوح ببینیم. می خواهیم شهرمان همچون گذشته الگو باشد. اتفاقا بر خلاف تصور نمایندگان قبلی، وظیفه یک نماینده این است که به کوچکترین مسائل شهر همچون کیفیت کوچه و خیابان نیز دقت داشته باشد. مگر آسایش مردم جز این است؟

خوشبختانه اینجانب بخاطر نوع فعالیت شغلی نزدیک به30 استان کشور را دیده و دست کم با 10 استان مراودات اقتصادی داشته ام و به خوبی عوامل موفقیت و یا عدم موفقیت هر شهر یا منطقه ای را می شناسم و همچنین فاصله طبقاتی و فاصله بین سرعت رشد اقتصادی افراد در بین استانهای مختلف را خوب درک نموده ام.ب طور مثال در همین استان خودمان شهری به تنهایی در سال های اخیر بیش از50 درصد از کل بودجه های شهرک های صنعتی و یا چیزهایی مشابه به این را به خود اختصاص داده و امنیت و آسایش نسبی مردمان شهرش را تامین کرده است،

می دانید چرا؟!

به خاطر اینکه مسئولین و نمایندگان آن شهر تصمیم گرفتند به جای شعار و وعده, عمل کنند.

مردم عزیزمان کمی به خود بیاییم و به جای دلخوش کردن به قول هایی که عمل نمیشود، اختیار و سرنوشت شهرهایمان را به دست بگیریم و یکبار برای همیشه انتخابی از سر تفکر و تعقل داشته باشیم.

چرا اینجا به شهر دست فروشان شهرت پیدا کرده است؟ ماجرای تعطیلی کارخانجات هم خود جای بحث دارد و عملکرد مثبت یا منفی نمایندگان سابق که چه تاثیری بر سرنوشت مردم این شهر داشته است. به جای اینکه صرفا به فروشندگی و مشاغل کاذب بپردازیم  چرا کمی به تولید واقعی و عام المنفعه فکر نکنیم. درتولید محصولات زراعی چرا درباره روش های نوین  تحقیق نمیکنیم؟ چرا به روز نمیشویم؟ اگر قرار باشد که همه چیز را خود تجربه کنیم دیگر فرصتی برای استفاده از تجارب نمی ماند.

پس بهتر است بدور از هرگونه تعصب، الگوهای نوین را جایگزین روشهای صد در صد غلط مدیریتی گذشته کنیم. چه در تخصیص عادلانه امکانات و چه در سرازیر نمودن امکانات و سرمایه گذاری های داخلی و خارجی در جهت رشد و تعالی اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی جامعه ی جوان شهر هایمان. آیا دشتهای زرخیز جویبار و سیمرغ برای کشت های گلخانه ای و یا محصولات پربازده مناسب نیستند؟ آیا سیمرغ در گذشته ای نه چندان دور قطب بزرگ کشاورزی  و تولید نبوده است؟ و شیرگاه که میتواند قطب بزرگ اقتصادی و گردشگری باشد, پس چرا طبیعت زیبای جنگلی آن محل دپوی زباله است؟ به طور مثال مقصد گردشگرانی که از شرق کشور وارد استان می شوند در نهایت تا ساحل بابلسر می باشد، چرا نباید با وجود کوه های سرسبز سوادکوه و ساحل نیلگون جویبار، امکانات رفاهی، تفریحی و اقامتی برایشان تعریف کنیم؟

البته به شما حق میدهم چون هم بستر تفکر و حتی حداقل سرمایه برای انجام آن برای اکثر مردم وجود ندارد و این برنامه و بودجه باید از بانک و یا منابع دولتی تامین بشود.برای افزایش صنعت گردشگری که درشرق استان مازندران هیچ فضای توریست پذیری تعریف نشده است, نمیدانم چرا باغ پرندگان باید در اصفهان باشد و تله کابین ها همه در غرب استان. آیا برای تزریق پول به منظقه همایشی تشکیل شده است؟ چرا عملکرد شهرداریمان به قدرت ساری و گرگان نمی باشد؟ چیزی فراتر از تجارب گذشته می خواهیم. به نظر بنده برخلاف دوره های قبل, یک نماینده باید دفتر مرکزی فعال داشته باشد که هم ازکارهای انجام شده لیستی شفاف نشان دهدو هم اینکه در طول چند سال به عنوان یک بانک اطلاعاتی برای ایده های مردم ایفای نقش کند و کانونی برای همفکری و تصمیم گیری های نهایی باشد. بخصوص استفاده از اساتید دانشگاه جهت ارتقا سطح ایده و بالفعل نمودن آنها و حتی عموم مردم را مشارکت دهد و به جای اینکه مردم فقط مشکلات را مطرح کنند حتی بتوانند درباره نحوه برطرف کردن آن هم نظرداده و کوشا باشند.

با جدیت عرض می نمایم ما برای حال و آینده فرزندانمان مسئولیم. بیایید عزم ملی را از شهر و روستایمان شروع کنیم. باشد که هم فاصله معیشتی و درآمدی مان را  نسبت به شهرهای توسعه یافته دیگر کمترکنیم و هم الگویی باشیم برای همه شهرهای میهن آبادمان، ایران اسلامی.

نکته بسیار مهم اینکه دولت ثابت کرده است که با واگذاری امکانات و منابع به بخش خصوصی بار مسولیت را از دوش خود برداشته است.حالا آیا مصلحت خود را در نظرگرفته یا مصلحت مردم,خود جای بحث جداگانه دارد.سالها فرصت داشته که بستر را فراهم کند که از تولید داخلی حمایت نماید و از حمایت تولید کنندگان داخلی شغل بوجود آورد و مشکل اصلی یعنی بیکاری مرتفع شود,اما میبینیم با وارد کردن یک محصول براحتی فقط مشکل خودرا حل کرده و به جای حل مساله صورت مساله را تغییر می دهد و متاسفانه نه تنها گاهی مشکل بیکاری را حل نمیکند, بلکه هر سال به بیکار شدن خیلی از اقشار کم درآمد و به تعطیل شدن بنگاه های کوچک و بزرگ اقتصادی جامعه می انجامد. متاسفانه مهاجرت از روستا به شهر ها یکی از بدترین تبعات این روند مدیریت می باشد (در بخش تولید کنندگان روستایی توضیح می دهم).به عنوان نماینده آینده شهرمان امید دارم بتوانیم سهم چشمگیری در جلوگیری از اتفاقات مشابه داشته باشیم و تلاش در بهبود وضعیت فعلی نماییم.

از آنجایی که به هیچ حزب و گروه خاصی وابسته نبوده ام و کاملا مستقل و در راستای توسعه اقتصادی و معیشتی میهن اسلامیمان و بخصوص زادگاهم، مازندران قهرمان احساس مسئولیت نموده ام, و تنها سرمایه ام در این راه اعتقاد به خدا و اعتماد به انتخاب آگاهانه مردم پنج شهر همیشه قهرمان می باشد, و با توجه به حساسیت مقام معظم رهبری نسبت به شایسته سالاری در مجلس که یکی از مهمترین ارکان حفظ ارزشهای ایران اسلامی است, دستان یاریگر شما را در راه نیل به این اهداف مقدس سخت می فشارم و با شما پیمان می بندم تا احقاق حقوق حقه ی مردم, از پای ننشینم, لذا به رای و نظرتان از صمیم قلب احترام می گذارم. وعده ما هفتم اسفند, روز خلق شگفتی...

ایمان دارم که قطره ها وقتی بهم میپیوندند, دیگر قطره نیستند, بلکه تبدیل میشوند به عنصری بنام اراده که ما آنرا رود مینامیم و رود نشانه ی سرزندگی و شکوفاییست و مسیر خود را پیدا می کند. پنج شهر، با اراده شما یکی میشود و الگویی برای شهر های دیگر و شما میتوانید, چراکه خواست و اراده و انتخاب مردم، سرنوشت آنان را رقم میزند. یقین دارم اگر با دل خود با مردم سخن بگویم, مردم با جان خود لبیک میگویند چراکه این مردم صبور، تشنه حقیقتند و از شعارهایی که هرگز متولد نمیشوند خسته شده اند. ما هرگز در راه رسیدن به آرمان های مقدسمان که همانا تعالی و کرامت مردم است تسلیم نمیشویم و این میسر نمیشود مگر صداقت با مردم سرلوحه امور قرار گیرد ولاغیر. که این رمز پیروزی همه ماست.

باشد که با عنوان (( کاروان توسعه مهندس هادی شورابی )) نماینده ای از نسل جوانان, چشم اندازی متفاوت ازمنظر دولت به سوی این منطقه و مردم مظلوم و میهمان نواز و به معنای واقعی همیشه در صحنه شهرستان های قائم شهر، جویبار, سیمرغ, سوادکوه و سوادکوه شمالی گشوده شود. آنکس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد, خیانت و نیرنگ ندارد, با صداقت خود مایه آرامش و آسایش بندگان و پناهگاه امنی برای پناه آورندگان خواهد بود. مردم دلیرشهرهای جویبار, سیمرغ, قائم شهر, شیرگاه و سوادکوه: بنام نامی قاءم آل محمد (ص) که زینت بخش نام این شهر است, با شما مردم هوشیار و همیشه در صحنه پیمان میبندم با خدمتهایی که برای مردم شهرم انجام میدهم هرگز برآنان منتی نگذارم و یا آنچه انجام میدهم بزرگ نشمارم و هیچ خلف وعده ای از من سرنزند,که منت نهادن بر سر خلق که تو را به خدمتگذاری خود برگزیده اند, پاداش نیکوکاری را ازبین میبرد. وخلاف وعده عمل کردن خشم خدا و مردم را بر می انگیزد که خدای بزرگ فرمود:دشمنی بزرگ نزد خدا آن که, بگویید و عمل نکنید.

ضمنا بخاطر پایین بودن تیراژ چاپ پس ازخواندن متن لطفا آنرا به دیگران بدهید.چون نخواسته ام برای ابلاغ پیام ,خودرا وامدار دیگران نمایم,... تنها سرمایه ام اعتقاد به خدا و انتخاب آگاهانه ی شماست.

برای فتح مکه محمد (ص) از قلب ها وارد شد، نه از درب ها.

لطفا به کانال تلگرام متصل شوید و لینک آنرا برای دیگران ارسال کنید:

   @hadishoorabi یا   telegram.me/hadishoorabi     تلفن 09388488841


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

قائم شهری 4 اسفند 1394
چقدر صادقانه با مردم حرف زد . ای کاش سیاسیون ما هم همینقدر به اندازه این جوان تحصیلکرده صداقت داشتند .

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.055 seconds.